محل تبلیغات شما

عـاشقـانه




ای تو غایب زبرم حاضر جانم شده ای
مرحم زخم دل و روح و روانم شده ای

من و دل همسفر جاده ی تنهایی عشق
شکر حق تو گل خندان بهارم شده ای

به قفس مرغ دلم منتظر حادثه ای است
به یقینم که تو مفتاح در بسته جانم شده ای

من خموش از سخن و ناله و فریاد و فغان
تو همه حرف و کلام، ورد زبانم شده ای

بر حذر از همه کس طالب عشقت شده ام
چه خوش است تو همه اینی و تو آنم شده ای

خاطرم پر شده از لطف و صفای دل تو
خاطرت خوش که تو همراه زمانم شده ای

گل سرخ دل زرین تحفه چشم تو باد
بهر این لطف خداوند که تو آنم شده ای


دلم هوای بارانی می خواهد
از آن باران های تند
از آنها که می توان چشمها را بست
و به موسیقی مهربان و نا آرام رگبار گوش داد.
دلم باران می خواهد
از آنها که می توان چشمها را بست
و با تصویر مه آلود عاشقانه ها
زیر آن ساعتهای ممتد قدم زد.
دلم باران می خواهد
از آن بارانها که اگر قطره اشکی بر صورتم لغزید
پشت لبخندی کوتاه پنهانش کنم و بگویم:
آری باران است باران.
دلم باران می خواهد
از آنها که بدون چتر می توان
خشم ملایم قطره ها را روی صورت احساس کرد.

آخرین جستجو ها

وبلاگ همسفران نمایندگی قم afriselti tanworklinju ardinnahofs kabcchanfiola Rose's memory reininggekam مقاله و تحقیق جدید کد تخفیف سفارش غذا زود فود | zoodfood Donald's info